تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد
\

تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد

  • Instagram
تا انتها حضور...

سلام

بعضی از حرفها را نباید هرگز بگویی
به خاطر بغضی که در گلو داری
یا به خاطر بغضی که از شنیدن
حرفهای تو در گلو شکل می گیرد
اما اینها دلیل نمی شود که نگویی
" من" با "نوشتن" فریاد خواهم زد...
پس " تو" گوش نوشتاریت را تقویت کن
تا فریادهایم را بشنوی...

"زمزمه" هایت را دوست دارم
درست است که گوش سنگینی دارم
اما " زمزمه" هایت را با گوش جان می شنوم
شاید بپذیرم و شاید ...

اما به "تو" قول می دهم که
خوب بشنوم...

م.ع.ر.ط
Mart.emba@gmail.com

بایگانی

پیوندهای روزانه

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ام و از همه مهم تر یه سری به یکی از دوستانم زدم» ثبت شده است

سلام

دیروز تهران بودم برای ارائه پروژه کسری خدمت و گرفتن اطلاعات مربوط به پایان نامه ام و از همه مهم تر یه سری به یکی از دوستانم زدم ودرباره " تئوری آشوب" و " اثر پروانه ای" صحبت کردیم که البته آخر کاریش به بحث و جدل علمی تبدیل شده بود. در بین صحبت هامون "معبود" یه حرفی زد که خیلی به دلم نشست  گفت:

"تئوری آشوب دلیلی بر اثبات وجود خداست" دیدیم آقا راست میگه  "تئوری آشوب" در اصل همان "برهان نظم " هست.

یکی دیگه از دوستان (همان کسی که از من و معبود عکس یادگاری گرفتند) درباره اثر پروانه ای گفتند:

"ما باید همه ی کارمون را درست و با عقل انجام بدیم و بعدش توکل ...توکل ... و توکل"

پ.ن : ایشون دوست قدیمی ما نیستند اما وقتی کنارش می نشینم حس نشستن در کنار یه دوست قدیمی بهم دست می ده !

پ.ن 2: مجددا از همین جا و بدینوسیله قبولی معبود عزیز را در دکتری مدیریت دانشگاه یزد را بهشون تبریک می گویم.

پ.ن 3: به پیمان عزیز هم که در دکتری دانشگاه سمنان قبول شده تبریک می گویم.

پ.ن 4: به مسعود هم برای قبول شدن در ارشد دانشگاه تهران تبریک می گویم.

پ.ن 5: طی کردن مسیری که دوستان از دیرباز قدم در آن نهاده اند موجب دلگرمی و محکوم به رستگاری می باشد.

پ.ن 6: از معبود مجددا تشکر می کنم که ما را بوسیله دو استکان بزرگچای از خماری در آورد (لازم به ذکر هست که ما یزدی ها یه جورایی معتاد شده ایم به چای... مسئولین رسیدگی کنند خواهشا... معتاد مجرم نیست مریض است...!!!)

 

۶ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۱۷
دانشجوی کلاس اول دبستان