تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد
\

تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد

  • Instagram
تا انتها حضور...

سلام

بعضی از حرفها را نباید هرگز بگویی
به خاطر بغضی که در گلو داری
یا به خاطر بغضی که از شنیدن
حرفهای تو در گلو شکل می گیرد
اما اینها دلیل نمی شود که نگویی
" من" با "نوشتن" فریاد خواهم زد...
پس " تو" گوش نوشتاریت را تقویت کن
تا فریادهایم را بشنوی...

"زمزمه" هایت را دوست دارم
درست است که گوش سنگینی دارم
اما " زمزمه" هایت را با گوش جان می شنوم
شاید بپذیرم و شاید ...

اما به "تو" قول می دهم که
خوب بشنوم...

م.ع.ر.ط
Mart.emba@gmail.com

بایگانی

پیوندهای روزانه

آخرین مطالب

سلام

*************************

1401.11.07

جدیدا سوء استفاده از واژه "مردم" خیلی باب بشده است مثلا یه بازیگر میگی چرا این حرکت را زدی میگه به خاطر "مردم" یا اینکه "مردم" حالشون خوب نیست. عجبا از این این همه به فکر مردم بودن!!!! عجبا از این همه غصه خوردن!!! یعنی شما پولت را گرفتی، همه چیزت را فروختی، بعد رفتی خارج از ایران و شروع کردی به فحاشی و ... به خاطر مردم ایران هست؟

*************************

به نظر می رسد بعد از خداوند متعال و هرآنچه از جانب اوست ( به طورخاص وگرنه همه چیز از اوست) مردم مقدس ترین چیزی هست که در عالم وجود دارد.

از خانواده گرفته تا یک کشور و یا حتی در کل مردم کره زمین، همه و همه ی آنچه مردم می نامیم انچه دلیل قدرت و پیشرفت و حتی شکست و نگون بختی می شود.

هیچ گاه و ودر هیچ جامعه ای یک فرد به تنهایی نتوانسته تغییری ایجاد کند مگر آنکه مردم زمانه اش او را همراهی کنند . وجود یک رهبر لازم است اما شرط کافی برای حرکت "همراهی مردم" است نه وجود مردم که مردم همیشه وجود دارند.

تفاوتی که زمان حاضر با گذشته دارد امکان هدایت راحت تر مردم می باشد و می توان با مهندسی فکری معماری ذهنی خاص یک جامعه را تشکیل داد

این متن به تدریج تکمیل می گردد .

۰ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۰۱ ، ۰۸:۱۴
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

یه سوال ساده این که :" چه کسی اعتراضات و اغتشاشات ایران را رهبری می کند.؟"

و پس از جواب سوال فوق این سوال پیش می آید که : " هدف این رهبر چیست؟"

حالا یه سوال اساسی تر :  " معترضین بر اساس چه معیاری رهبران خود را انتخاب می کنند؟"

فرض کنید نظام فعلی می خواهد بدون خون ریزی حکومت را تحویل این رهبران دهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۰۱ ، ۱۷:۴۹
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

اینترنشنال سعودی و بی بی سی فارسی بریتانیایی و آمریکا و  پژواک و منافقین

همه باهم هماهنگ شدند برای

" آزادی مردم ایران"

مجددا جمله بالا را مجددا مطالعه کنید و بهش فکر کنید ....

۰ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۱ ، ۰۵:۵۶
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

حوادث مهر و آبان حوادث تلخ و نگران کننده ای برای همه بود و البته خوشحال کننده  برای دشمن اسلام و ایران.

یه حس خیلی عمیق دارم که میگه باید منتظر یه حادثه بزرگ باشیم ( یا چند حادثه کوچک متوالی) و بعد آغاز فصلی جدید...

ان الله معنا ....

۱ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۰۱ ، ۱۶:۵۴
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

چطور فردی که از عربستان سعودی حقوق می گیرد می تواند برای ایران آزادی ارمغان آورد؟

انگلیس و آمریکا اگر به فکر آزادی مردم ایران بودند کودتای ۲۸ مرداد راه نمی انداختند و از اول با انقلاب۵۷ مشکل دار نمی شدند.

۰ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۱ ، ۰۶:۲۰
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام 

مدت مدیدی است که می خواهم درباره حوادث اخیر بنویسم تحلیل های زیادی از جناح های مختلف -چه داخل و چه خارج-  را خوانده ام و سعی کرده ام دید منصفانه و معتدلانه به موضوع داشته باشم و حال به تدریج نظراتم را بیان می کنم تا در آینده مرجعی باشد برای خودم.

فوت خانم مهسا امینی موجب ایجاد یکسری اعتراضات شد در ابتدا با تحلیل های بسیار قوی بحث قتل مطرح بود و سابقه گشت ارشاد که مردم دل خوشی از نحوه برخورد آنها نداشتند همه را شوکه کرد بویژه عکسی که خون از گوش خارج شده بود و بعد از آن تحلیل های متقن پزشکان (بویژه در اینستاگرام) که این حتما به خاطر ضربه به سر بوده و .... و حرف های پدر مهسا که می گفت دخترم هیچ بیماری نداشته و به خاطر ضربه به سر کشته شده است که بعدها با توجه به اسنادی که حکومت ارائه کرد مشخص شد که قبلا ایشان بیماری داشته و نظر پزشکی قانونی که می توانید جستجو کنید و بخوانید اما هرچه بود این دختر سرزمینم به دلیل فشارهای روحی ( به نظر حکومت) و ضربه به سر( به نظر غیر حکومتی ها) روزهای خوبی که می توانست تجربه کند را از دست داد. اما فوت مهسا شروع یکسری از اتفاقات و مرتفع شدن مجدد بعضی از موضوعات شد که به آن می پردازم ( ترتیبی در ذهن ندارم و فعلا می نویسم و هدفم نتیجه گیری نیست)

۱. اعتراضات صرفا به گشت ارشاد محدود نمیشد و در سطح های مختلف برای افراد مختلف متفاوت بود حتی مذهبی های جدید هم نسبت به این اتفاق معترض بودند اما بیشترین افراد معترض مربوط به قشری بود که حکومت نتوانسته بود با آنها ارتباط برقرار کند 

۲. روزهای اول اعتراض و روزهای بعدش تبدیل به اغتشاش شد چرا؟ از رادیکال کردن فضا دو گروه سود می برند یکی حکومت که دیگر مجبور به پاسخ گویی نیست و دیگری دشمن حکومت که می تواند فشار بیشتری به حکومت بیاورد و این وسط مردم هستند که کم ترین بهره را از اعتراض خود می برند ( دشمن که دشمن است و وظیفه اش مشخص است اما حکومت باید اغتشاش را از بین ببرد و بعد یادش نرود پاسخگویی و اصلاح را)

۳. از دید من حکومت با نظام بسیار فاصله دارد حکومت باید خودش را به نظام برساند چه از طریق اصلاحات اقتصادی چه از طریق اصلاحات اجتماعی

۴. به نظر من فرصت طلایی ایجاد شده تا اصلاحات فرهنگی پایه ای ایجاد شود.

۵. به هدف های نهان اعتراضات توجه شود که مهم تر است و البته ابزارهای های اعلام آن

۶. ما کجای رسانه ایستاده ایم؟ و یا رسانه ابزار کیست؟ اینستاگرام ما را مدیریت می کند یا ما اینستاگرام را؟ شاید هم آنها ما و اینستاگرام را؟

۷. قبل از این حوادث دباره نسل زد مطالعه کردم اما هنوز نتوانستم تطبیق های علائم را بدهم.

۸. از نظر من نسل زد رک هست اما فحاش نیست فعال هست اما سطل زباله آتیش نمی زند شدیدا به گفتگو اعتقاد دارد اما مغالطه کننده نیست و  ...‌ نسل زد مطالبه گر هست اما اغتشاشگر نیست

۹. نزدیک به ۱۵ میلیون ایرانی خارج از کشور داریم .( البته آمار مربوط به نسل اول و رسمی است وگرنه به نظرم خیلی بیشتر از این حرف هاست)

۱۰. کشورهای عربی بویژه حاشیه خلیج فارس در اینستاگرام با واقعیت را مطالعه کنید.

۱۱. برایم جالب است که بعضی از جامعه شناسان سعی در تئوریزه کردن بعضی از کارهای معترضان دارند مثلا فحاشی ها ، اینقدر که خود اون جامعه شناس در تحلیلش شروع به فحاشی کرده بود و می گفت حکومت داره شعار ادب مرد به از دولت اوست می دهد برای رفع آعتشاش . در جای دیگر از فرد معتبری خواندم که می گفت "آزادی در چارچوب قانون" دروغ نظام است و باید همه چیز در چارچوب آزادی باشد حتی دموکراسی. برایم جای سوال شد چطور می شود اینطور چیزی؟ حتی توی خود فرانسه و آمریکا هم که داعیه ی آزادی دارند نمی شود . عجبا از این تحلیل هااااا

۱۲. به یکی از مشتریان که ادم جاخورده و موجهی بود گفتم نظرت درباره این اعتراضات چیست؟ گفت اینها باید بروند گفتم شما حاضری باهم بیاییم اعتراض کنیم؟ گفت اگه یه پسر داشتم میفرستادمش بیا با شما. گفتم که شما که یه پسر داری گفت اون خارجه داره عشق و حال دنیا را می کنه با توبیاد! گفتم اگه من اعتراض کنم و گرفتنم شما میای سند بزاری بیرون بیام؟ گفت نه اینا فعلا رفتنی نیستند.

۱۳. براتون عجیب نیست که دانشجوی شریف توی دانشگاه با خودش قمه داره و فحش رکیک میده؟ ( بهم نگید این ویژگی نسل زد هست که نمی تونم تطبیق بدهم)

۱۴. سلبریتی ها کجای داستان هستند؟

۱۵. صدف بیوتی کجای داستان هست؟

۱۶ . مداحان کجای داستان هستند؟

۱۷. آیت الله مکارم چطور؟

۱۸. بالاحره حرف معترضین چی بود؟

۱۹. حکومت شنید؟ ساختارها به درک رسیدند؟

۲۰. به نظرم خیلی از مشکلات در درون خود مردم حل می شود یعنی ما خودمون را اصلاح کنیم و محیط کارمون داستان تمام هست ( با دوستان رفتم تهران دفتر اصلی یکی از شرکت ها. انگار وارد امریکا شده بودی هر فردی هرطور می خواست پوشش داشت و همه به اسم کوچیک همدیگه را صدا می کردند و ... از دوستم پرسیدند اینها چیکار می کنند ‌گفت یک شرکت تولیدی دارویی هستند که خیلی نهم هستند و تولید داخل می کنند و ... بعدش که بیرون رفتیم بهم گفت گول ظاهرشون را نخور اینها جنس از چین وارد می کنند و اینجا فقط مارک شرکتش را می زنه و .... خواهشا اصلاح اینجوری نباشه )

۲۱. "امید به آینده " مهم ترین چیزی که زندگی جوان ایرانی را متحول خواهد ساخت. دلیل اینکه طبق آمار اعلام شده حدود ۹۰ درصد معترضین زیر ۳۵ سال هستند همین هست . زندگی من ساختار داره همسر، فرزند، کار، خونه ،ماشین و ... و دیدم نسبت به رشد آینده ام دید خوبی هست اما نقدهای پایه ای نسبت حکومت دارم اما معترضین تصویر مستحکمی برای بعد از سرگونی حکومت به من نشان نداده اند. در آنطرف داستان حکومت نتوانسته تصویر مستحکمی درباره آینده به جوان ها نشان دهد و نکته جالب تر و البته غم انگیز تر اینکه هدف غرب ایجاد تصویری مطلوب از آینده ایران نیست چه با این نظام چه با نظام دیگر . هدفش ایجاد تصویرز مطلوب از خودش هست برای جذب جوانان ( نیروی جوان متخصص و فنی و حتی نیروی جوان به عنوان ابزار کار)

۲۲. نزدیک ۲۰ سال حکومت مطلق آمریکا در افغانستان چه شد؟ ( حکومت را دو دستی به طالبان برگرداندند)

۲۳. نزدیک ۱۵ سال از سرنگونی صدام گذشت چه شد؟( اگر ایران نبود حکومت عراق را دودستی به بعثی ها و داعشی ها بر می گرداندند)

۲۴. مصر کجاست؟ چه خبر از بهار عربی؟ ( محمد مرسی رفت و سرهنگ حسنی مبارک شد رئیس جمهور فعلی)

۲۵. لیبی با قذافی دیکتاتور و لیبی آزاد را با هم مقایسه کنیم.

باور کنیم غرب برای خاور میانه آرامش نمی خواد چه ایران باشد چه عراق و حتی عربستان

۲۶. الان در شمالغرب ایران چه خبر است؟

۲۷. در غرب ایران چه خبر هست؟

۲۸. چرا نگرانی های و تذکرات بزرگان در سالهای متمادی اخیر نادیده گرفته شد؟

۲۹. چرا غرب هر روز یک برنامه خاورمیانه دارد؟

۱۴۰۱.۰۸.۰۶

۳۰. ایران جای خوبی برای زندگی کردن هست البته برای ایرانیان داخل ایران و قسمت از ایرانیان خارج از کشور که خودشون را با صدای بلند ایرانی می دونند.

۳۱. ساختن ایران کار چه کسی هست؟ ایرانیان خارج از ایران؟ یا خارجی های خارج از ایران؟ دور و برمون را نگاه کنید غرب کدوم کشور خاورمیانه را ساخته؟ نه حالا از قرن ها پیش از زمان هند شرقی یا حتی قبل تر؟

۳۲. دانشجویی که بلافاصله و یا حتی در حین درس پذیرش خارج می گیره ، میره و بر نمی گرده( قبل از اینکه تلاش و سعیش را برای پیشرفت ایران و خودش بکنه) فکر می کنی اگه در ایران انقلاب و نا امنی بشه قراره برگرده ایران و از خاک ایران دفاع کنه؟؟

۳۳. فردی که دانشگاه های درجه یک قبول می شوند و بعدش در حین تحصیل انصراف می دهند ( یا بلافلاصله بعد از فارغ التحصیل) می روند دلیل داره که مهم ترینش خانواده و بعد خودش هست ، خودش که همیشه داشته درس می خونه و درک واقعی ای از جامعه نداشته است و بعد از خانواده اساتید و هم شاگردی ها و دوستانش روی اون تاثیر داشتند . حالا دوباره بحث "امید" را مطرح می کنم و تصویری که از ایران در فضای مجازی و ذهنی جوانان و البته همه القا می شود که غرب بهشت روی زمین هست و ایران جهنمی تلخ که باید از ان رفت ...

۳۴. شاه چراغ ، و حرف هایی که همه می دانیم ..‌. برای ایران باید ایستاد باید  جرات داشت 

۱ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۸ مهر ۰۱ ، ۱۹:۳۲
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

حدود سال 90 که خدمت رفتم توقیق خدمت در نیروی انتظامی را داشتم آنهم پلیس راهور . یکی از کارهایی که انجام می دادیم اعمال قانون در مورد موتورها بود، کارت موتور، گواهی نامه ، بیمه شخص ثالث و کلاه ایمنی مواردی بود که بررسی می کردیم و اونهایی که یکی از موارد را نداشتند را به پارکینگ راهنمایی می کردیم اما تساهل در موارد فوق تا جای امکان اعمال میشد مثلا به پیرمردها گیر نمی دادیم و یا موتورسوارهایی که همراه خانواده بودند و یا ...

اما باید اعمال قانون را انجام می دادیم از میان موتورهایی که می گرفتیم موتورهای قاچاق و دزدی و مواد مخدر بودند و یا افرادی که سن قانونی نداشتند و صلاحیت سوار شدن موتور را نداشتند. نکته ای که بسیار برایم عجیب بود برخورد یکی از همکارانم بود که با چنان جدیتی موتور می گرفت که چندین مرتبه احتمال صدمه به خودش و راکبین موتور وجود داشت هر وقت هم دلیل را جویا می شدم می گفت : " من دارم جلوی بی قانونی را می گیرم تا حالا دیدی فردی را بدون دلیل بگیرم؟" از یه جنبه هایی درست می گفت و یه مثال می زد که جای هیچ حرفی را نمی ذاشت :

" اگه این افراد توی اروپا بودند بازهم بدون گواهی نامه و کلاه ایمنی سوار موتور می شدند؟"

 

۱ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۰۱ ، ۲۱:۲۹
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

خودت باش و اعتراض خودت را بکن

کسی که خارج نشین هست و میگه این کار کن اون کار کن یه هفته یا یک ماه تا پیروزی و عوض شدن نظام فاصله نیست خودشون زحمت بکشند بلند شوند بیان ایران در کنار ما اعتراض کنند نه اینکه توی پیجشون شعار بدهند ما نیاز به طوفان تویتری و اینستاگرامی نداریم ما نیاز به حضور افراد داخل ایران داریم. به کسانی که حاضر نیستند از زندگیشون در خارج از ایران به خاطر ایران دست بردارند زیاد مطمئن نباشید چون ممکنه با یک اخم اون طرفی ها همه حساب های مجازیش را ببنده و من و تو را یادت بره ...

۱ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۰۱ ، ۱۷:۰۸
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

بعد از مدت ها توفیق شد تا در وبلاگم بنویسم و اما چند نکته:

 

نکته اول : من یک دختر دوساله به نام "کوثر" دارم فرض کنید بیست سال دیگه برایم خبر می آورند :

"دخترت به دلیل اینکه پوشش مناسبی نداشته است برای تذکر به مرکز پلیس رفته است و آنجا فوت کرده است."

برای من پدر  ( و تمام پدران سرزمینم ) بسیار غیرقابل قبول است و صد البته برای مادرش ( و تمام مادران سرزمینم) و .....

نکته دوم : چند سال پیش در جایی کار می کردم که امکانات و چرخه مدیریت در دست گروه خاصی بود و جالب اینکه در این گروه خاص همه ی فامیل های خودشان هم بودند مثلا معاونت فلان قسمت خانمش ناگهان استخدام شد و شد مسئول یه قسمت و جالب تر اینکه این گروه هیچ وقت رئیس نمی شدند و همیشه در پست های معاونت ، نماینده تام و الاختیار مدیر و ... می ماندند تا جایی که خبر داشتم نزدیک 10 سال این بزرگواران معاون بودند هر گروهی با ایشان بودند نخبه، و هر نخبه ای با این گروه نبود یه فرد بی سواد متوهم بود کار به جایی رسیده بود قراردادهای عجیب و غریب واگذاری های بلند مدت و .... صدای همه را بیرون آورد حتی دوستان اصلاح طلب تا اینکه مدیر جدید یک معاونت الکی تاسیس کرد و ایشون تا اطلاع ثانوی و بررسی پرونده ها در نهادهای مرتبط همچنان معاون بمانند

در اینستاگرام صفحه همسر ایشان را دیدم که برای فرزندشان احساس نگرانی کرده بودند و گفته بودند " ایران جای زندگی نیست". توی دلم گفتم کاش شما ها به جای همه ی اون نخبه هایی که مهاجرتشون دادید مهاجرت می کردید

 

نکته سوم : حاج آقا پسرتون و عروستون کجاهستند؟ نمی خوان برگردند و خدمت کنند به مملکتی که با پولش رفتند برای درس خوندن و نخبه شدن؟ یا منتظر هستند فرزندشون اونجا به دنیا بیاد و تابعیت اونجا بگیره و بعد برگردند ایران عزیز؟ راستی اگر برگردند می تونند پست های خوبی بگیرند و در کنار شما مردم را "ارشاد" کنند

نکته چهارم : طبق خبرهای موثقی که هیچ وقت تایید نشد تعدادی از اعضای سابق شواری شهر در حین دریافت سکه های طلا دستگیر شدند و ناگهان یک پروزه پر سر و صدا متوقف شد و الان در صفحه مجازی اش گذاشته " نه به دروغ " " به خاطر  مهسا"

نکته پنجم : ژن، ژیان، ئازادی» برای اوجلان یا برای "مهسا"

نکته ششم : من کارمندم. امسال یه بخشنامه آمده است برای ارتقای پست، در این بخشنامه مثلا میگه باید برای اولین پست باید شش سال حداقل سابقه در همان سازمان را دارا باشی بعد رییست ازت راضی باشی بعد رییس رییست ازت راضی باشه بعد پست خالی باشه بعد کارمند باسابقه تر از تو وجود نداشته باشه بعد اگه همه ی این ها را داشته باشی تا زه می تئنی وارد مصاحبه بشی و بعد ..... و بعد خبر میرسه در تهران رییس اداره کل حقوقی یه نفر جوان تر از تو بدون یک روز سابقه کاری و تنها با یک مقاله امنیت غذایی و ... انتخاب می شود و بعد این آقا بدون سابقه کاربرای تو بخشنامه ارتقا پستی تدوین می کند و در صفحه اینستاگرامش با احتیاط می نویسد " به صدای همگان گوش فرا دهیم "

نکته هفتم : جناب آقای بازیگر شما باید اون سی میلیارد را دریافت می کردی و بعد اعتراض می کردی؟ و حداقل در کنار ما در ایران می ماندی! مطمئن هستم اتفاقی که برای مهسا افتاد برای شما نمی افتد!

نکته هشتم: دقیقا مریم رجوی از چی حمایت کرده؟ از حجاب؟ از دموکراسی؟ از کمپ اشرف؟ از صدام ؟ از مهسا امینی؟

نکته نهم : خوشبختانه بسیاری از مراجع تقلید سکوت سنکین خود را شکسته اند و در نصایح پدرانه ای فرموده اند.

نکته دهم : پزشکان زیادی مهاجرت می کنند به عمان و امارات و  قطر و ... و تنها کاری که نظام پزشکی انجام می دهد هیچ کار هست یعنی سرمایه مملکت صرف یک گروه نخبه مملکت می شود آموزش می بیند یاد می گیرد و بعد به کشورهای عربی می روند برای خدمت به مردم عرب.

نکته یازدهم : کاش بعضی ها اندازه مدونا ، مدونا بودند

نکته دوازدهم : اگر اعتراض داریم واقعی باشیم و نترس نه اینکه روغن های ریخته را خرج مهسا کنیم

نکته سیزدهم: طبیعتا خیلی سخت است بین معترض  و آشوب گر تمایز ایجاد کرد و یکی از راه های آن کمک حکومت به معترضان برای جدایی از آشوب گران هست نه اینکه منتظر آن لحظه باشد.

نکته چهاردهم: این اتفاقات اخیر نقطه عطفی است که نباید از آن ترسید بلکه فرصت کم نظیری است برای اصلاح. باید شجاعت داشت و اقدام کرد شاید این آخرین فرصت باشد.

۰ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۰۱ ، ۰۶:۱۹
دانشجوی کلاس اول دبستان

باید شروع کرد،برنامه ریزی بدون شروع وقت تلف کردن هست. البته شروع بدون برنامه ریزی هم خطر کردن هست

بسم الله برای سال جدید ...

۰ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۱ ، ۰۷:۳۴
دانشجوی کلاس اول دبستان

دزدی را با نام های آشنایی عوض کردیم

زرنگی

فرصت طلبی

باهوش

حق

سفره انقلاب 

و ...

 

اما چقدر خودمون از خودمون دزدی کردیم؟

۰ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۹ ، ۰۵:۲۸
دانشجوی کلاس اول دبستان

هوالقادر

برای دومین بار

1399/10/07

حوالی آخر شب .....

۰ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۰۵:۵۴
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

ثبت شود برای امروز جمعه ۴.۷.۱۳۹۹ که چقدر بی برنامه،تنبل، بی اراده، ضعیف و ذلیل بودم.

خدا از من بگذرد.

جهاد نفس همیشه مبارزه به تمایلات شهوانی نیست بلکه گاهی مواقع (که سخت تر است)مبارزه با بی برنامگی و تنبلی هست.

عزم جزم می خواهد و یاری خداوند

۱ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۹ ، ۰۳:۵۳
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

 

دلم بهار می خواهد 

 

بهاری از جنس نورانیت ...

۰ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۹ ، ۰۹:۳۲
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

یه سوال بسیار مهم

"از کجا باید شروع کنیم؟"

جواب:

از همین جا

همین الان

با یک "یاعلی" گفتن ...

۰ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۰۰
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

گاهی وقت ها فکر می کنی، برنامه ریزی می کنی، سعی می کنی و شاید به هدفت برسی و شاید هم نرسی اما از اینکه تلاش هدفمند کرده ای "لذت" می بری. هیچ چیز در این دنیا تلخ تر از " بی هدفی" و " تلاش نکردن" نیست.

وقتی هدف داشته باشی، برنامه داشته باشی حتی کارهای عادی روزمزه ات را هم بهتر انجام می دهی، نشاط بیشتری خواهی داشت، بیشتر دوست داشته می شوی و بیشتر مورد احترام قرار خواهی گرفت.

۰ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۸ ، ۰۵:۱۴
دانشجوی کلاس اول دبستان

هوالحکیم

در زندگی همه ما فرصت ها و تهدیدات بالقوه ای وجود داره که انسان را به تغییر مجبور می کنه، اینکه مبدا و دلیل تغییر چیه و از کجا نشات می گیره و آیا تغییر می تونه در در راستای اعتلا و حتی سقوط فرد باشه بماند برای یک بحث مفصل، اما نکته ای که می خوام الان بهش به صورت مختصر اشاره کنم بحث " عادت های قدیمی در شرایط جدید" است.

خیلی از رفتارهای ما به یک عادت خوب و یا حتی بد تبدیل شده که یا حاصل از شرایط محیطی بوده و یا با سعی و تلاش گرفته، مثلا نماز ظهر اول وقت؛ یا به دلیل اینکه در محل کار زمان نماز و ناهار باهم هست و هرروز به صورت جماعت برقرار می شود یا اینکه با سعی و جهد شخصی این مهم انجام شده و وقتی شرایط عوض میشه مثلا محل کار عوض میشه دیگه نماز جماعته تبدیل میشه به نماز آخر وقت و یا حتی نماز نخوندن! اما عادتی که از روی آگاهی و با جهد و تلاش شکل بگیره را نمیشه به این راحتی ها ترک کرد.

پس دو نکته را میشه در نظر گرفت:

1- یه نگاه عمیقی به عادت هامون بکنیم ببینیم آیا ذاتا خوب هستند یا نه؟ از روی شرایط محیطی شکل گرفتند یا از روی جهد و تلاش؟ 

2- اگر در شرایط جدید قرار گرفتیم ببینیم کدوم عادت هامون ترک شدند و چه عادت های جدیدی به زندگیمئن اضافه شده است.

تحلیل همون موضوع ساده می تونه کمک های زیادی به زندگی هامون بکنه و ما را از  "کورعادتی" نجات بده.

۰ نجوا موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۴:۵۲
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

داشتم برای خرید خانه بررسی می کردم قیمت ها، شرایط پرداخت و اخذ وام و .... [عملا شرایط بسیار سخت و قیمت ها بسیار بالاست] خیلی درگیر موضوع شدم و البته خیلی نگران بودم تا اینکه یه لحظه یاد خانه ابدی افتادمو از خودم پرسیدم چقدر برای آن خانه و آن دنیا زحمت کشیدم؟ زحمت کشیدن که هیچ، چقدر به این خانه به صورت عمیق فکر کردم؟

یکی از هدف های خرید خانه راحتی برای همسرم و فرزندان آینده ام هست ، چقدر ببرای راحتی قبر  خودم، همسرم و فرزندانم تلاش کردم؟

امشب شب جمعه هست و شب زیارتی ارباب شهید، خدا و اهل البیت گفتند که اگه برای اون ها و با نیت خالص کار کنیم هم دنیامون را تامین می کنند هم آخرتمون را ....

۱ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۸ ، ۲۳:۰۵
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

شاید ازدواج با یک پسر پولدار که مدرک دکتری داره خونه، ماشین و یک شغل خوب و از همه مهتر این هست که این آقا داماد خیلی حرف گوش کن هست، یک رویا برای همه ی دخترخانم ها "رویا" باشد اما یه چیز وجود داره که این آقا داماد رویایی را برای دختر خانم ها تبدیل به "کابوس" می کنه و آن هم " بچه نه نه بودن " هست.

شاید اولین چیزی که با شنیدن کلمه بچه نه نه به ذهن خطور می کنه بحث دخالت کردن خانواده شوهر بویژه مادرشوهر در زندگی پسرشان هست اما مهم تر از آن بحث " استقلال فکری" و قابلیت " اتکا کردن" هست چیزی که هر زنی ذر زندگی زناشویی نیاز داره .

 اینجا یه سوال پیش میاد که وقتی پول و تحصیلات و موقعیت اجتماعی داری حتما استقلال فکری هم داری و اما جوابش این هست که باید دید این مقام و پول از چه راهی کسب کردی؟ خودت زحمت کشیدی؟ سختی کشیدی؟ آرام آرام و عادلانه پیشرفت کردی؟ و یا اینکه با پول و موقعیت بابات؟

این طور آدم ها اغلب دوگونه هستند یا آرام و سر به زیر و یا قلدر و مغرور و طلبکار

گروه اول باید همیشه مواظبشون باشید و همسرانشون باید مثل مادر براشون باشند و در تلاطم های زندگی قابل اتکا نیستند.

و گروه دوم همیشه ازت طلبکارند و زیاده خواه[قبلا هرچه خواسته پدر و مادر برایش مهیا کردند] و همسرانشون باید مثل کنیز و خدمتکار باشند و در تلاطم های زندگی اهل فرار هستند و حاضرند همه را برای نجات خودشان فدا کنند.

دخترخانم ها باید در بررسی های قبل از ازدواج به این نکته توجه کنند که پول و شغل از چه طریقی کسب شده طرف سختی کشیده؟ تلاش کرده ؟

پ.ن: سختی و تلاطم بخش جدانشدنی از زندگی هست حتی برای پولدارها!

۱ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۳۹
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام وبلاگ نویسان و دوستان قدیمی


شاید اگر خواسته باشم در این مدت که "نمیخواندم" و " نمی نوشتم" یک "تجربه" ی تلخ را بیان می کنم که قبل ها خودم هم می دانستم و از بزرگان هم شنیده بودم اما در این مدت تجربه کردم و عجب تجربهی تلخی...


در شبکه های اجتماعی بویژه اینستاگرام و تلگرام گشت می زدم، پست می ذاشتم و مطالب زیادی را خوندم و دیدم اما هیچ گاه خواندن ها "خواندن کتاب" نمی شود و هیچ قلم زنی در فضای مجازی مثل "وبلاگ نویسی" نمی شود که نمی شود ...


خواندن نویسنده هایی که می شناسی و برایشان احترام قائلی و گاهی اوقات حق معلمی، برادری و خواهری گردنت دارند بسیار لذیذتر و مفید تر برایم خواهم بود.


پ.ن :  حتی اگر تنها نویسنده و خواننده وبلاگ خودم باشم کافی هست ( زیرا می تونم رشد خودم را بررسی کنم و بازخورد مطالبی را که مطالعه کرده ام را بنویسم خودش ما را بس است ...)


پ.ن2: شروع کردم به بازسازی وبلاگ ها ان شاءالله

۴ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۸ ، ۱۶:۵۷
دانشجوی کلاس اول دبستان