تو را من “تو” کردم
وگرنه “او” هم زیادت است
پس اینقدر برایم ،شما,شما نکن...
پ.ن:همینطوری....
وگرنه “او” هم زیادت است
پس اینقدر برایم ،شما,شما نکن...
پ.ن:همینطوری....
"ساعت صفر"
نگاهی به ساعت انداخت ساعت نه را نشان می داد ، تصمیمش را گرفته و همه چیز را آماده کرده بود. درب اتاقش را قفل کرده و آرام روی تخت نشسته بود.
ساعت نه و نیم را نشان می داد