تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد
\

تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد

    • Instagram

تا انتها حضور...

سلام

بعضی از حرفها را نباید هرگز بگویی
به خاطر بغضی که در گلو داری
یا به خاطر بغضی که از شنیدن
حرفهای تو در گلو شکل می گیرد
اما اینها دلیل نمی شود که نگویی
" من" با "نوشتن" فریاد خواهم زد...
پس " تو" گوش نوشتاریت را تقویت کن
تا فریادهایم را بشنوی...

"زمزمه" هایت را دوست دارم
درست است که گوش سنگینی دارم
اما " زمزمه" هایت را با گوش جان می شنوم
شاید بپذیرم و شاید ...

اما به "تو" قول می دهم که
خوب بشنوم...

م.ع.ر.ط
Mart.emba@gmail.com

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

پیوندهای روزانه

پیوندها

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۸ ب.ظ

۴

نباید یادت برود

شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۱۸ ب.ظ

امروز هیچ وقت یادم نمی رود

1393/04/14

مصادف با 7 رمضان 1435

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۱۴
دانشجوی کلاس اول دبستان

نجواها  (۴)

۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۳۷ آویزون
؟!!
پاسخ:
سلام

یادم نخواهد رفت.
۲۴ تیر ۹۳ ، ۰۹:۱۱ امین
امیدوارم تلخی ش از بی عرضگیت نبوده باشه
به نظرم اون کیسی که ادم می بینه مناسبشه مثل یه حق می مونه واسه ادم بهتره برای گرفتن حقش لااقل تلاشی بکنه
نشستن و نگاه کردن که خودش میاد منطقی نیست
حق گرفتنی ست نه دادنی
پاسخ:
سلام
داستان اینها نیست
داستان فرق دارد
۲۱ تیر ۹۳ ، ۰۹:۱۴ امین

بی معرفت نگفتی!


نمی بخشمت بی خبر متاهل شیااا


لااقل ندایی بده

خدا شاهده واسه عروسیت میام ایراااااااااااااااااااان


قول می دم




پاسخ:
سلام
نشد که بشه
ااین روز به خاطر تلخ بودنش را باید یادم بمونه
عجیب  روزی بود
۱۵ تیر ۹۳ ، ۱۲:۱۰ امین
چیه عاشق شدی؟ 
پاسخ:
سلام
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند

سخت دل‌بسته‌ی این ایل و تبارم چه کنم؟

نجوا کردن

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم