بعضی از حرفها را نباید هرگز بگویی به خاطر بغضی که در گلو داری یا به خاطر بغضی که از شنیدن حرفهای تو در گلو شکل می گیرد اما اینها دلیل نمی شود که نگویی " من" با "نوشتن" فریاد خواهم زد... پس " تو" گوش نوشتاریت را تقویت کن تا فریادهایم را بشنوی...
"زمزمه" هایت را دوست دارم درست است که گوش سنگینی دارم اما " زمزمه" هایت را با گوش جان می شنوم شاید بپذیرم و شاید ...
به جهت حمایت از ما، از شما دوست عزیز تقاضا داریم جهت دانلود فایل (هر فایلی که اگر در سایت ما نبود می توانید در خواست دهید تا در سایت قرار داده شود) می توانید از سایت ما یعنی گلبرگ دانلود ، دانلود نمایید. و این کلیک رنجه شما باعث دلگرمی و پیشرفت ما خواهد شد ...
در تعریف حسد در کتاب مفردات راغب و کتب اخلاقی آمده است: «الحسد تمنى زوال نعمه من مستحق لها» حسدعبارت است از اینکه انسان در دلش خواهان زوال یک نعمت وامتیاز از دیگرى باشد، به شرط اینکه دیگرى این نعمت را با استحقاق به دست آورده باشد نه با زور.در صورتی که انسان از نعمتی که خداوند به دیگری داده است ، ناخرسند باشد و آرزوی زوال و نابودی آن را نماید، دچار عقده روانی و رزیله اخلاقی حسد گشته است . چه خود او نیز داراى آن نعمت باشد یا نباشد. از دیدگاه روان شناسان ریشه حسادت ضعف اعتماد به نفس است یعنی به دلایل روانشناختی، افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند و هویت خود را از درون خویش دریافت نمیکنند و نیازمند و وابسته به تایید دیگران هستند. در واقع افراد حسود به دنبال ضعف اعتماد به نفس و احساس نداشتن امنیت در شرایطی که هستند به رقابتهای ناسالم دست میزنند. برای مثال، همه ما دوست داریم در روابط اجتماعی نسبت به هم ردیفهای خودمان رشد کنیم و برای این رشد و ترقی همواره تلاش میکنیم و موفقیتهای دیگران را علاوه بر تحسین کردن، گاهی به صورت الگوی خود قرار میدهیم اما افراد حسود سعی میکنند با خراب کردن چهره کسانی که در سطح بالاتری از آنها هستند و در واقع با کاستن ارزش آن اشخاص در نظر دیگران، خود را بالاتر و بهتر جلوه دهند. آنها مدام در تلاشاند که موازنه منفی ایجاد کنند و به جای کوشش برای رسیدن به سطوح بالاتر، آنهایی را که در سطح بالا هستند، به پایین میکشند تا به اصطلاح با هم در یک مقطع قرار بگیرند. این تلاش ناسالم، انرژی زیادی از آنها میگیرد و بسیار آزارشان میدهد. در خانواده هایی که بین فرزندان خود تبعیض قائل می شوند و در این کار زیاده روی می کنند فرزندان آنان به آسیب پذیری حاد دچار شده و به حسادت بدخیم می رسند ، آنان حالتی جبران کننده و تلافی جویانه می گیرند و علاقمند هستند آنچه دیگری دارد از او بگیرند و او را از داشتن آن چیز یا موقعیت محروم کنند.
آثار حسادت را میتوان به 4 گروه زیر تقسیم کرد: الف)آثار روانی: تاثیری که بر حالات روانی و خلق و خوی فرد تاثیر میگذارد و در او بهصورت یک عقده ظاهر میشود. ب) آثار رفتاری: شخص را وادار به صدمه زدن میکند؛ مانند بدگویی، افترا، گروکشی اطلاعات،در مجموع حسادت آن بخش فعال روان را که همیشه آماده آزاررسانی و تجاوز به حقوق دیگران است، تقویت میکند. ج) آثار ذهنی: حسادت مانند هر احساس منفی دیگری، انرژیای از خود ساطع میکند که دیگران نسبت به آن بیتفاوت نمیمانند. د) آثار اجتماعی: این آثار معمولا باعث میشود فرد منفور شود.
روش درمان قبل از اینکه راهکارهای درمانی را بطور جداگانه بررسی نماییم باید بیان داریم که در درجه اول، باید نحوه تفکر و نگرش خود را تغییر دهیم. باید در خودمان انگیزه ایجاد کرده و اثرات منفی حسادت را به خود یادآوری کنیم. باید متوجه منافع حسادت نکردن باشیم؛ منافعی مانند داشتن یک زندگی توأم با آسایش. سبکی و زشتی این ضعف و حرکات ناشی از آن را مرتبا به یاد آوریم. به خودمان تلقین کنیم که هرگز نسبت به هیچکس حسادت نکنیم. به نعمتها و امتیازها و نقاط مثبت خودمان بیشتر توجه کنیم. روی ارزشها تعمق کنیم و از خودمان بپرسیم که اصلا موضوع مورد فکر ما چهقدر ارزش دارد؟ با کار کردن روی عدم دلبستگی، حسادت خودمان را فرو بنشانیم. به عدالت خداوند و استحقاق خودمان بیندیشیم. از رقابتهای بیثمر بپرهیزیم. وقتی دچار حسادت میشویم آن را مدیریت کنیم؛ به این ترتیب که تواناییهای خودمان را شناخته و در جهت آن حرکت کنیم و اگر نتیجهای حاصل نشد، از روانشناس یا روانپزشک کمک بگیریم تا مشکلمان ریشهیابی و راههای رفع آن روشن شود زیرا از آنجا که حسادت بیمارگونه طرز فکر فرد را خراب میکند، میتواند اثرات منفی قابل ملاحظهای بر کیفیت زندگی او بگذارد. با وجود این، چون حسادت بیمارگونه به عنوان یک اختلال ذهنی شناخته میشود، درمانهایی برای آن وجود دارد.«درمانهای گفتگویی» نظیر درمانرفتاری شناختی (CBT) برای درمان حسادت بیمارگونه متداولتر است. CBT به فرد کمک میکند که شیوه تفکر و عملش را تغییر دهد و مشکل وی را قابل تحملتر میسازد. دارودرمانی نیز برای درمان حسادت بیمارگونه به کار میرود. برای حسادت وسواسی، داروهای ضدافسردگی مفیدند و برای حسادت روانپریشانه، داروهای ضدروانپریشی (مانند داروهایی که برای درمان اسکیزوفرنی تجویز میشود) ممکن است لازم باشد.
راهکارهای درمان 1- اعتراف: آگاهی وپذیرش بیماری، اولین قدم برای درمان آن است. چه بسیارند بیمارانی که در اثر عدم آگاهی و یا عدم پذیرش بیماری ، فرصت علاج و درمان را از خود سلب می نمایند. همین که انسان به وجود این عقده بسیار خطرناک و به تعبیر روایات، هلاک کننده اخلاقی، واقف گردد و به آن اعتراف نماید، اولین گام اساسی برای درمان آن را برداشته است. 2- توجه به ضررهاى حسادت: تلقى حسادت به عنوان یک بیمارى خطرناک، مىتواند زمینه را براى درمان آن فراهم آورد.همانگونه که گذشت، حسد موجب ضررهاى بدنى و نیز رنج و اندوه فراگیر و طولانى مىشود.توجه به اینکه حسادت پیش از فرد مورد حسادت، اولین ضربه و مهلکترین آنها را بر حسود وارد مىآورد و او را اسیر غم و اندوه مىسازد، مىتواند به عنوان زنگ بیدار باش مورد توجه قرار گیرد. بنابر این باید این نکته را که «حسد جز زیان محسود چیزى دربر ندارد» را خوب درک نمود. حسد نه تنها زیانى براى محسود (مورد حسد واقع شده) ندارد بلکه به نفع اوست زیرا که حسادت دیگران نوعا موجب غیبت او یا تهمت به او مىگردد. (و حتى گاه به مراحلى بالاتر) و این کار موجب از بین رفتن گناهان او و به دوش کشیده شدن آنها توسط حسادت کننده مىگردد. انسان خردمند هیچ گاه ضرر خود را نمىخواهد و چه ضررى از حسادت بالاتر. 3- توجه به حکمت الهی: بداند که خداوند نظام جهان را بنابر حکمت بالغه خود به گونهاى قرار داده که انسانها از هر نظر با یکدیگر متفاوت باشند. از نظر استعداد قیافه مال خانواده و. و این به جهت امتحان و ابتلایى است که باید برقرار باشد. اگر آدمى حقیقت این مطلب را براى خود تصور نماید و به عمق آن دست یابد آن گاه بر موقعیت دیگران رشک نخواهد برد چرا که همه این مواهب و تفاوتها را به جهت جریان حرکت زندگى و فلسفهاى که در وراى آن است مىداند. 4- توجه به معاد: با توجه به معاد و نعمتها و درجات والایى که پرهیزکاران در قیامت و آخرت دارند چشم و دل از متاع دنیا باز دارد و تا می تواند دل در خدای و عنایت او ببندد. قرآن خطاب به پیامبر (ص) مىفرماید: ولا تمدن عینیک الی ما متعنا به. چشم از این متاع ناقابل دنیوى که به برخى دادهایم (براى امتحان) بازگیر و بر اینان اندوه مخور. (سوره حجر آیه 88) اگر آدمى به حقیقت «معناى رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى» را دریابد دیگر چشم به امکانات و برخوردارىهاى این و آن نخواهد دوخت و عمر خود را بر سر این غصه گزاف نخواهد گذاشت.قرآن و احادیث، کتابهای اخلاقی، خصوصا آنچه که مربوط به مذمت دنیا و تقویت ایمان به خدا مىشود، زیاد بخوانید.در این زمینه آگاهی نسبت به زیانهای جسمی و معنوی حسد که قبلا مذکور شد بسیار لازم و نافع است. 5- توجه به رحمت خدای متعال: توجه به گستردگى نعمتها و نیز رحمت خداى متعال، که هر کارى را از روى رحمت انجام مىدهد، مىتواند چاره بدبینى در حسود باشد.اگر نعمتهاى الهى را به دریایى از آب شیرین و گوارا تشبیه کنیم، هیچ کس بر سر سیراب شدن از آن، به دیگرى حسد نخواهد برد.از سوى دیگر، محدودیتهایى که در بهرهمندى از این دریاى عظیم وجود دارد به دلیل حکمتهایى است که خداوند در اداره این عالم به کار گرفته است.توجه به این دو مطلب زمینه را براى قناعت و راضى بودن فرد به آنچه از امکانات برایش فراهم شده آماده مىکند و او را از حسادت نسبتبه نعمتهایى که در دست دیگران است، باز مىدارد. 6- توجه به کمال نبودن بهرهمندى مادى: همان اموری که غالبا موضوع حسادت است و همچنین توجه به فضیلت صبر بر تلخى محرومیتها و نیز تلاش براى به دست آوردن خواستهها از راه صحیح، از دیگر اندیشههاى سودمند براى مبارزه با حسادت است.اسلام پیروان خود را همواره به بىاعتنایى نسبتبه آنچه در دست مردم قرار دارد و بىارزش شمردن و اصالت ندادن به بهرهمندىهاى مادى و بسنده نمودن به قدر کفایت همراه با پاکى و عفاف، دعوت نموده است. 7- توجه به موقعیتها و امکانات شخصى: علاوه بر توجه به گستردگى نعمتهاى الهى در این جهان مادى و محدود و توجه به نعمتهاى فراوانى که خداوند، به هر یک از ما داده است، توجه به آنچه را که حسود به صورت بالفعل دارد، مىتواند راه عملى دیگرى براى مبارزه با حسادت باشد; همینکه فرد محاسبه کند «من چه نعمتهاى زیادى دارم که دیگران ندارند و مىتوانم با تلاش و به کارگیرى توان خود، بیش از این هم به دست آورم» ، او را کمک مىکند تا ریشه حسادت را در درون خود بخشکاند. 8- شناخت و مبارزه با انگیزه های حسد توجه به انگیزه های حسد و مبارزه به ریشه های آن یکی از راههای مهم درمان است، انگیزه های حسد عبارتند از: مى دانیم بسیارى از صفات رذیله از یکدیگر سرچشمه مى گیرند، یا به تعبیر دیگر تأثیر متقابل دارند. حسد نیز از صفاتى است که از صفات زشت دیگرى ناشى مى شود و خود نیز سرچشمه رذایل فراوانى است! علماى اخلاق براى حسد سرچشمه هاى زیادى ذکر کرده اند که عبارتند از: اول. گاهی عداوت و کینه باعث می شود که انسان آرزوى زوال نعمت از کسى که مورد عداوت اوست کند. معنای حقیقی حسد بدخواهی برای دیگران است، کسی که انسان به نحوی نسبت به او دشمنی می ورزد و از او کینه و نفرت دارد. دوم. سبب دیگر کبر و خودبرتربینى است، به همین جهت اگر ببیند دیگران مشمول نعمت هاى بیشترى شده اند آرزو دارد و بلکه تلاش مى کند که نعمت آنان زایل گردد تا برترى او را نسبت به دیگران به خطر نیفتد! سوّم. حبّ ریاست و مقام طلبی نیز در برخی موارد سبب مى شود کسی آرزوى زوال نعمت دیگران را داشته باشد، تا بتواند از این طریق بر آنها حکومت نماید; زیرا اگر امکانات محسود از نظر مال ، ثروت و قدرت باقی بماند ،پایه هاى ریاست او سست مى شود. چهارم. یکی از اسباب حسد، ترس از نرسیدن به مقاصد مورد نظر است، چرا که گاه انسان تصوّر مى کند نعمت هاى الهى محدود است واگر دیگران به آن دست یابند، امکان رسیدن او را به آن نعمت ها کم مى کنند. پنجم. در برخی افراد، احساس حقارت و خود کم بینى سبب بد خواهی آنها نسبت به دیگران است، افرادى که در خود لیاقت رسیدن به مقامات والایى را نمى بینند و از این نظر گرفتار عقده حقارت اند آرزو مى کنند دیگران هم به جایى نرسند تا همانند یکدیگر شوند! ششم. همچنین اسباب دیگر حسد بخل و خباثت نفس است; زیرا بخیل نه تنها حاضر نیست از نعمت هاى خود در اختیار دیگران بگذارد، بلکه از رسیدن دیگران به نعمت هاى الهى نیز بخل مىورزد و ناراحت مى شود، آرى تنگ نظرى، کوته بینى و رذالت طبع آدمى را به حسد مى کشاند. البته گاهی مى شود که همه این امور ششگانه دست به دست هم مى دهند و گاه دو یا سه منشأ شخصی دیگر هم به آن ضمیمه مى شوند که در این صورت به نسبت افزایش انگیزه، خطر حسد فزونى مى یابد. ولى فراتر از اینها حسد ریشه هایى در عقاید انسان نیز دارد، کسى که ایمان به قدرت خدا و لطف و عنایت او و حکمت و تدبیر و عدالتش دارد چگونه مى تواند حسد بورزد؟ شخص حسود با زبان حال دارد به خداوند اعتراض مى کند که چرا فلان نعمت را به فلان کس دادى؟! این چه حکمتى است و چه عدالتى؟! چرا به من نمى دهى؟! و نیز به زبان حال مى گوید: هرگاه خدا به دیگرى نعمتى دهد ممکن است از دادن مثل آن به من اَلْعِیَاذُ بِاللهِ عاجز باشد پس چه بهتر که نعمت از او سلب گردد تا به من برسد! بنابراین حسودان در واقع گرفتار نوعى تزلزل در پایه هاى ایمان به توحید افعالى پروردگار و حکمت و قدرت او هستند، چه اینکه انسانى که به این اصول مؤمن باشد مى داند تقسیم نعمت ها از سوى خداوند حسابى دارد و بر طبق حکمتى است و نیز مى داند خداوند توانایى دارد که بیشتر و بهتر به او ببخشد، هرگاه آنها را شایسته نعمت بداند، پس باید کسب شایستگى کند. در گوشه و کنار عالم کسانى را مىیابى که از گرفتارى و رنج و مصیبت بندگان شاد و خوشدل مىشوند، و از راحت و نیکویى حال و وسعت معاش آنان ناراحت و محزون مىگردند. چنین شخصى هر گاه نگرانى و اضطراب احوال مردم و گرفتارى و ادبار و تنگى معیشت آنان را بشنود به سبب خبث باطن و رذالت طبع در خود احساس شکفتگى و شادمانى مىکند، هر چند میان او و ایشان هیچ گونه سابقه دشمنى و رابطه آشنائى نبوده باشد. 9- تمرین بر ترتیب اثر ندادن به حسادت و رفتار بر ضد آن; مثلا، فرد به جاى بدگویى، آگاهانه به مدح و ثناى طرف مقابل بپردازد و به جاى تکبر، تواضع نسبتبه او را در پیش گیرد. 10- ایجاد رابطه عاطفى مثبتبین خود و فرد مورد حسادت; به این صورت که وقتى حسود رفتار خود را اصلاح کند، طرف مقابل این مساله را درک خواهد کرد و دلش نسبتبه او نرم مىگردد و زمینه روانى مناسبى براى محبت و دوستى فراهم مىشود.واکنش طبیعى فرد مورد حسادت در این هنگام، نیکى و احسان خواهد بود. بدینسان، حسود نیز به سمت احسان و نیکى تمایل پیدا مىکند و زمینه توافق قلبى و برطرف شدن حسادت و از بین رفتن آثار روانى نامطلوب آن فراهم مىگردد. اگر حسد به شما مىگوید تعریف فلانى را نکن شما حتما تعریف او را بکنید. اگر حسد مانع بخشش مال مىشود شما حتما ببخشید در این صورت ریشههاى حسد در درون شما خواهد خشکید. در برابر بدگویىهاى دیگران درباره فرد مورد حسادت مقاومت کنید و اجازه ندهید دیگران درباره افراد به بدگویى و بدبینى روى آورند.بدین وسیله زمینه بروز حسادت و نگرش منفى به دیگران در ذهن از میان خواهد رفت. 11- شرایط و احساسات موجود را با واقع بینی بررسی کنید: به مواردی که حس حسادت شما را بر می انگیزند خوب فکر کنی و از خودتان بپرسید که این موارد تهدید کننده تا چه حد واقعگرایانه هستند. نگرانی شما از در خطر بودن رابطه تان تا چه حد بر پایه شواهد واقعی است؟ و آیا رفتار خودتان موقعیت را بدتر نمیکند؟ 12- شک و تردید خود را برطرف کنید: یکی از بهترین راههای مبارزه با حسادت این است که از طرف مقابل خود بخواهید اطمینان شما را جلب کند. مراقب باشید که حالت عیبجویی، تکه پرانی یا قلدری پیدا نکنید. بلکه احساس عدم امنیت خود را توضیح داده و از او بخواهید در رفع این مشکل به شما کمک کند. 13- به نیازهای واقعی خودتان متعهد شوید نه نیازهای دیگران: حسادت ، افراد را به انجام کارهایی وادار می کند که نیاز درونی خودشان نیست. هر انسانی منحصر به فرد است و نیازها و آرزوهای خود را دارد، اما بیشتر ما وقتی به دیگران حسادت می ورزیم از نیازهای منحصر به فرد خود غافل می شویم. برای مثال چون یکی از افراد خانواده یا دوستان در رشته پزشکی مشغول به تحصیل می شود ما نیز به شدت به تحصیل در این رشته متمایل می شویم در حالی که وقتی خوب به نیازها و علائق خود می نگریم شاید نه تنهاعلاقه ای به این رشته نداشته باشیم بلکه حتی به خاطر برخی مسائل حتی از آن متنفر نیز باشیم. بنابراین وقتی نسبت به موضوعی احساس حسادت می کنید ابتدا از خود بپرسید آیا واقعا می خواهم در این موقعیت باشم؟ موقعیت را با همه جزئیات خوب و بدش مجسم کنید و پس از ارزیابی ، چنانچه واقعا بدان علاقه مند بودید و هدفی دست یافتنی و ممکن به نظر می رسد آنرا به صورت یک هدف شخصی در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن گام بردارید در غیر اینصورت انرژی خود را صرف کار دیگری کنید. 14- برای آنچه در زندگی دارید اهمیت و ارزش قائل شوید: وقتی در زندگی با افرادی مواجه می شوید که شرایط و امکانات بهتری دارند، بلافاصله به کسانی بیندیشید که موقعیت پایین تری از شما دارند . به این ترتیب به یاد خواهید آورد که اگر چه به برخی از خواست های خود نرسیدید، هنوز از بیشتر مردم جهان خوشبخت ترید. در واقع مابسیاری از چیزهایی که به طور طبیعی داریم یا به دست آورده ایم، نادیده می گیریم و فراموش می کنیم، چیزهایی نظیر سلامتی، ایمان، خانواده خوب و سالم ، تحصیلات مناسب، دوستان خوب، شغل مناسب ،همکار خوب ،حداقل امکانات زندگی و...همین حالا قلم و کاغذی بردارید و فهرستی از آنچه در زندگی دارید تهیه کنید . ملاحظه چنین فهرستی ، داشته های ما را به ما یادآوری می کند، امتیازات و امکانات زیادی که در زندگی خود داریم ، اما به سبب عادی شدن آنها ارزش و اهمیت واقعی آنها را از یاد برده ایم. بی تردید، نداشتن هر یک از چیزهایی که یادداشت کرده اید کمبودی برای شما به حساب می آید 15- این واقعیت را بپذیرید که کمال مطلق در زندگی وجود ندارد:زندگی مجموعه ای از موضوعات مختلف است ، خوب و بد . اگر کسی دارای امکاناتی است که شما ندارید ، شمانیز در عوض امتیازاتی دارید که دیگران ندارند خیلی از افرادی که در درس مشخصی قوی هستند ،ممکن است در درس دیگری ضعیف یا معمولی باشند. همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم که قابل تامل است. هر یک از ما امکانات وموقعیت های خانوادگی ، مالی، شغلی و تحصیلی ویژه ای داریم که ممکن است در مقایسه با دیگری در وضعیتی بالاتر یا پایین ترقرار بگیرد. بنابراین باید به آنچه خود داریم و آنچه دیگران دارند نگرش کلی داشته باشیم و حاصل جمع را ببینیم نه فقط یکی از موارد را، آنگاه متوجه خواهیم شد که در دنیا کمال مطلق وجود ندارد. 16- نسبت به موقعیت دیگران نگاه واقع بینانه داشته باشید: یکی از اشتباهات رایج افراد حسود این است که تصورمی کنند دیگران به آسانی و بدون هیچ زحمت و دغدغه ای به موقعیت فعلی رسیده اند . در واقع مردم در ازای چیزهایی که بدست می آورند، ممکن است چیزهایی را ازدست بدهند. بنابراین هر فرد براساس اولویت ها و اهداف خود بهایی برای رسیدن به این هدفها می پردازد. برای مثال، وقتی می بینیدفردی به تحصیلات عالی، شغل مناسب یا امکانات مالی گسترده دست یافته است، مطمئن باشید با سخت کوشی به این امکانات دست یافته است، اکنون او در جایی قرار دارد که شما در حسرت آن هستید،اما معلوم نیست که خود او از موقعیتش کاملا راضی باشد. پشت سر هریک از ما تجربیاتی قرار دارد که در نوع خود ارزنده و قابل تامل است. 17- نوع تفکر و ویژگیهای شخصیتی افراد غیر حسود را شناسایی کنید: با اندکی تامل، فهرستی از افرادی تهیه کنید که بطور واقعی از موفقیت های شما خوشحال می شوند . حالا سعی کنید منطقی را که باعث می شود این افراد از خوشحالی شما خوشحال شوند ، را درک کنید. ویژگی شخصیتی آنها را بشناسید و شیوه تفکر آنها را در باره خودتان کشف کنید. این افراد چه ویژگی ها و چه طرز تفکر خاصی دارند؟ آیا از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند؟ آیا واقع نگر هستند؟ آیا نسبت به نیازهای خودآگاهند؟ آیابه قدرت و حکمت خدا ایمان کافی دارند؟آیا قلبا دیگران را دوست دارند وبرایشان آرزوی خوشبختی دارند؟ در باره این سوالات فکر کنید و بیاندیشید که آنها چگونه به این آرامش و لذت نوع دوستی دست یافته اند.