سلام و ممنون از نوشته هاتون
درست می فرمایید ما ازدواج را سخت گرفتیم برای خودمون
حتی خانواده ها هم سخت گرفتند
وقتی از خودشون سوال می کنی که موقع ازدواج چه شرایطی داشتید
می گویند : کم تر از شما
می گوییم : خب چرا برای ماها اینقدر سخت می گیرید
می گویند: زمانه عوض شده و .. ( و از این حرف ها)
یه جوان لیسانسه و خدمت سربازی رفته حدود 25 الی 26 سالش هست
تازه در آستانه ی کار (اگر فرض کنیم که بازار کار جذبش کند )
خب حالا چه انتظاری از این جوان هست؟
کاش همه اش این همین بود
در ذهن جوان کرده اند که باید یک سری شرایط را داشته باشی تا ازدواج کنی
یعمب جوانی که سرکار رفته و حقوق دارد بهش می گی چرا ازدواج نمی کنی
می گه " من هنوز خونه ندارم، هنوز نمی تونم خرج ازدواجم را کامل بدهم و ..."
یعنی نه تنها سطح توقع خانواده ی عروس بالاست
جامعه در ذهن جوان امروزی القا کرده است که :
1- باید درس را تمام کرده باشی
2- سربازیت را رفته باشی
3- یک شغل مناسب داشته باشی
4- حداقل یک عدد پراید ناقابل هم داشته باشی
5- خانه هم داشته باشی
6- بتوانی تمام هزینه های ازدواجت (نه یک ازدواج ساده بلکه یک مراسم مجلل و در شان خانواده!!! خودت و عروس خانم) را خودت بدهی
حالا بیا ازدواج کن
و اینجاست که خیانت جامعه در حق جوان مشخص می شود زیرا جامعه ازدواج را خیلی شیرین نشان می دهد، یعنی روزهای عاشقونه ، یعنی هوای دونفره، یعنی پیشرفت و ... اما وقتی جوان وارد زندگی می شود و دوره ی شیرین و زیبای اولیه ی زندگی را پشت سر می گذارد می بیند که ....
این جوان بیست هشت ساله ی ما که زحمت کشیده و خونه و ماشین و ..و دارد
و هشت سال یا تنها بوده و اخلاق مردانه اش بر اساس تنهایی شکل گرفته
و یا خدایی ناکرده در مدت تنهایی با افرادی رابطه داشته که اثرات خاص خودش را دارد
ما چی داریم ؟
یک جوان بیست هشت ساله که اخلاقش شکل گرفته، تنها به خونه خریده به سلیقه ی خودش، ماشین داره به سلیقه ی خودش، کارش را خودش انتخاب کرده و .... همه و همه خودش ، و عروس آینده هم این ها را می بیند و انتخاب می کند می داند شوهرش ماشین داشته می داند کار داشته می داند و .... حق انتخاب دارد (و وقتی این دو در زندگی آینده شان باهم دعوا می کند یکی از صحبت های رد و بدل شده این هست " چه مرگته؟ بشین زندگیت را بکن! خونه هست ماشین هست و ...)
اما چه چیزی را می خواهند باهم بسازند؟ خیلی از نکات اولیه که می شد باهاش خاطرات مشترک، نگرانی مشترک، دغدغه مشترک داشته باشند یکطرفه ساخته شده (هیچ کدام مقصر نیستند اما فرصتش از بین رفته) مگر شام بیرون رفتن چقدر می تواند دغدغه ی مشترک شکل دهد؟
چقدر زن چقدر می تواند در شکل گرفتن شخصیت مرد 28 ساله اش موثر باشد؟ ( و البته بالعکس اون هم صادقه)
پس باید بگردی دنبال فردی که بیشترین شباهت را به خودت داشته باشه زیرا نمی توانی تغیر خاصی را در همسر آینده ات ایجاد کنی
آهان
آهان
شاید بالا بردن سطح توقع (چه خود فرد ، چه خانواده ها) را بتوان "خیانت جامعه" در حق جوانان فرض کرد
اما اگر خواسته باشیم "خنجر از پشت جامعه" را توضیح دهم بحث نادیده گرفتن " جایگاه خداوند و توکل و توسل" در زندگی جوان امروزی هست یعنی می رویم به جوان امروزی القا می کنیم که اگه شما اون 6 مورد فوق را داشته باشی زندگی آینده ات تضمین هست یه زندگی خوش و خوب و بی هیچ دغدغه ای ...
پ.ن 1: خود ما هم قسمتی از "جامعه" هستیم هم تاثیر می گذاریم هم تاثیر می پذیریم
پ.ن 2: متن بدون ویرایش هست و "شقشقیه" ای بود که با خواندن نظر ارزشمندتان بر قلم حقیر جاری گشت
پ.ن 3: "باشد تا رستگار شویم"