تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد
\

تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد

  • Instagram
تا انتها حضور...

سلام

بعضی از حرفها را نباید هرگز بگویی
به خاطر بغضی که در گلو داری
یا به خاطر بغضی که از شنیدن
حرفهای تو در گلو شکل می گیرد
اما اینها دلیل نمی شود که نگویی
" من" با "نوشتن" فریاد خواهم زد...
پس " تو" گوش نوشتاریت را تقویت کن
تا فریادهایم را بشنوی...

"زمزمه" هایت را دوست دارم
درست است که گوش سنگینی دارم
اما " زمزمه" هایت را با گوش جان می شنوم
شاید بپذیرم و شاید ...

اما به "تو" قول می دهم که
خوب بشنوم...

م.ع.ر.ط
Mart.emba@gmail.com

بایگانی

پیوندهای روزانه

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۷ ق.ظ

۱

"من" را دریاب...

يكشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۷ ق.ظ

سلام

امروز زیاد حالم خوب نیست

هزار کار انجام نشده دارم

و هزار کار نیمه تمام

هرکار نیمه تمامی که انجام می شود

یه کار تمام نشده دیگر شروع می شود

و این چرخه نا تمام ادامه دارد

*********************

دلم "باران" می خواهد

خدایا

"من" را دریاب...

نجواها  (۱)

جات رو باید با ما عوض کنی 
این جا دو روز یه بار بارون میاد

الانم هوا کلی ابر آلوده
می دونی ما توی یه شهریم که دورش پنج تا دریاچه ی بزرگه دیگه خودت فرض کن
از این فکرا به سرت زد بپر توی تخت دراز بکش
موبایلت رو دست بگیر همه کاراتو بنویس دونه دونه بهشون برس
یه ذهن پریشون رو اول سر و سامون بده ادم بهتر از اینه که خر تو الاغ کار انجام بده 
پاسخ:
سلام
همین کار را کردم
ممنون

نجوا کردن

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">