تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد
\

تا انتها حضور...

باید منتظر ماند و بر این انتظار ایستاد

  • Instagram
تا انتها حضور...

سلام

بعضی از حرفها را نباید هرگز بگویی
به خاطر بغضی که در گلو داری
یا به خاطر بغضی که از شنیدن
حرفهای تو در گلو شکل می گیرد
اما اینها دلیل نمی شود که نگویی
" من" با "نوشتن" فریاد خواهم زد...
پس " تو" گوش نوشتاریت را تقویت کن
تا فریادهایم را بشنوی...

"زمزمه" هایت را دوست دارم
درست است که گوش سنگینی دارم
اما " زمزمه" هایت را با گوش جان می شنوم
شاید بپذیرم و شاید ...

اما به "تو" قول می دهم که
خوب بشنوم...

م.ع.ر.ط
Mart.emba@gmail.com

بایگانی

پیوندهای روزانه

آخرین مطالب

۹۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «MART» ثبت شده است

امام علی (ع):

ما اهل بیت پیامبر تکیه گاه و راه میانه هستیم؛

آنکه بر ما پیشی گیرد(در عقاید و اخلاق و احکام) باید برگردد

و آنکه عقب مانده بایدخود را برساند.حکمت 109

۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۹:۴۹
دانشجوی کلاس اول دبستان

دوست عزیزم تو پاییزی که گذشت...
اگه دلتون رو شکوندم اگه حرر زنده توامامزاده سید صالحه خاتون برامون اذان بگی..
بسیارکارخوبی کردم میخواستم بگم توفصل جدید هم برنامه همینه...
MART

۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۲ ، ۲۰:۳۷
دانشجوی کلاس اول دبستان

شما باغ هلو، ما استخون تو گلو !
شماصداى گیتار،ماخروس بیمار!
شمابرگ گل یاس،مابرق سرطاس!
شما دیوان حافظ ماپیریزمحافظ!
هندونهایی که گذاشتم زیر بغلت بگذار واسه شب یلدا...

۱ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۲ ، ۱۷:۴۱
دانشجوی کلاس اول دبستان

دندانم شکست برای سنگریزه ای که در غذایم بود...
گریه ام گرفت نه برای دندانم،
برای کم شدن سوی چشم مادرم!

۰ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۲ ، ۱۸:۳۱
دانشجوی کلاس اول دبستان

نگران خیس شدن
پاهایش بود

در آن زمان که آب از سر من گذشته بود...

۱ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۲ ، ۱۴:۱۳
دانشجوی کلاس اول دبستان

فکر میکنی چند درصد "خدا" را قبول دارند؟
و چند درصد" مثل و یا جایگزین خدا" را قبول دارند؟
اصلا چند درصد قبول دارند که "چیزی"، "سنگی" ،"کسی" و یا "خدایی" را باید قبول داشته باشند...
واقعا چند درصد؟

۰ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۲ ، ۱۰:۵۸
دانشجوی کلاس اول دبستان

زمستان را باور نکن ...!
هوا بی تو سرد تر از این حرفاست...
(برای سعید)

۰ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۱۲:۳۷
دانشجوی کلاس اول دبستان

در سختیها خوشحال بودیم اما در این راحتی ها حال خوشی نداریم
مانند کسانیکه دهه شصت زندگی سخت اما خوشحالی داشتند
MART

۰ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۰:۲۵
دانشجوی کلاس اول دبستان

"کتابخانه"

اسمش راعوض کردم گذاشتم:


"عاشقخانه"


عاشقانه منتظر شما هستم.

۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۶:۲۲
دانشجوی کلاس اول دبستان

حضرت علی (ع): دنیای (حرام) فریب می دهد، زیان می رساند و تند می گذرد. حکمت 415
MART

۰ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۳:۵۶
دانشجوی کلاس اول دبستان

دلم درجستجوی تو بود،در هوای تو بود...
MART

۰ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۳:۴۷
دانشجوی کلاس اول دبستان

خدایا
دوباره دلت برای اشکهایم تنگ شده است که اینچنین سخت دلم را میشکنی...؟
MART

۰ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۸:۳۴
دانشجوی کلاس اول دبستان

سایت یزد فردا:

 

پسرخاله ام یک خونچه آورد..

 با هم توافق کرده بودند در شناسنامه من دست ببرند و هفت سال به سنم اضافه کردند کدخدا متوجه شد و به پدرم گفت خودت هنوز نه سال بیشتر نیست که ازدواج کردی چگونه دخترت شونزده سالشه!؟! و بابام و شوهرم را انداختن زندون .

خاطره ایی از بی بی – 85 ساله
اون زمان ها بدبختی بود!
پسرخاله ام یک خونچه* آورد خانه ی ما!
خاستگاری(خواستگاری!!) کردند و من را به عقد علی شعبون در آوردند .
علی زنش مرده بود.

۱ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۲ ، ۱۴:۱۳
دانشجوی کلاس اول دبستان


به قول آقا سید دوتا راه حل داری:

1- مرگ  

2- خودکشی

 

 پ.ن : ترس آن دارم به دلیل سنگینی وسختیِ تحمل  "رازهای مگو" دست به انتحار بزنم...

پ.ن 2: خواهم مُرد ؛ به مرگی سخت و دردناک ؛ ایمان آورده ام به آغاز فصلِ سرد (فصلِ درد) 

۸ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۲ ، ۱۷:۳۸
دانشجوی کلاس اول دبستان

سلام

وقتی امپراطوری سفید زمستان با همه ی  شوکت بی نهایش بر آن سبزه ی تازه جوانه زده ای که خاتون آن را لب حوض آبی گذاشته است سقوط می کند

تنها و تنها یک پیغام دارد:

"می شود   دوباره آغاز کرد"

به امید آغاز های پر امیدتان

۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۳۴
دانشجوی کلاس اول دبستان

    
 صدا از چراغها می امدند یا از بالای درختهای چناری که تا یک متر در اب فرورفته بودند
چنارها آب را میمکیدند و آن را دوباره از شاخه ها و برگهایی که در بالای خود داشتند به بیرون مریختند انکار سالها بود که زمین را این چنارها بارانی نه آبیاری می کنند نه هزاری نه بلبلی اما صدای دلنیشی از ان اطراف می امد  شاید آن بالا بالای درخت یک گنجشکی خانه کرده باشد و الان در ان تو در توی برگها می خواند اما گنجشک که ...

۳ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۰۰
دانشجوی کلاس اول دبستان

دیروز رفتم مهمونی
یه مهمونی کاملا خصوصی
من و خودم 
تنهای تنهای تنها... 
نشستم با خودم یه چایی خوردم
یه چایی قند پهلو...
به خودم گفتم:
"پارسال دوست
امسال آشنا...".

۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۱ ، ۰۹:۴۵
دانشجوی کلاس اول دبستان

وقتی آن را بهم دادی و گفتی :" جون تو و جون آرش " یه جور بهم برخورد از مادر... 

۱ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۱ ، ۲۱:۰۷
دانشجوی کلاس اول دبستان

شاید باورتون نشه اما دیروز من و امین به یاد روزگار قدیم زنگ یکی از خونه ها را زدیم و دوتایی با سرعت هرچه تمام فرار کردیم.

 

۰ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۰۱
دانشجوی کلاس اول دبستان

 

هارمونی

 

مریم طناب را برداشت و خود را به صخره رساند طناب را به پایین انداخت و فریاد زد: "علی طناب را بگیر"

دستهایش دیگر طاقت نداشتند ، پاهایش روی سنگریزه ها سر می خورد و اشک جلوی چشمهایش را گرفته بود ، به یاد علی افتاد چشمانی که به او زل زده بودند و از او تقاضای کمک می کردند . طناب را دور کمش پیچید و پاهایش را بین سنگها قرار داد هرچه در توان داشت گذاشت نگاهی به طناب انداخت و گفت "علی طاقت بیار" ناگهان طناب

۸ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۵۲
دانشجوی کلاس اول دبستان

ما را کبوترانه وفادار کرده است

آزاد کرده است و گرفتار کرده است

بامت بلند باد که دلتنگیت مرا 

از هر چه هست غیر تو بیزار کرده است

خوشبخت آن دلی که گناه نکرده را

در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است

تنها گناه ما طمع بخشش تو بود

ما را کرامت تو گنه کار کرده است

چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر

قربان آن گلی که مرا خوار کرده است

فاضل نظری

۲ نجوا موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۰۷
دانشجوی کلاس اول دبستان

 

هوالخالق

 

 

 

 
 
 
 
تنهایی های انسان تفاوت های بسیاری
 
 
 
 
 با بقیه موجودات
دارد
 
 
 
گاه در مرکز توجهات دیگران هستی
 
اما 
 
هنوز " تنهایی"
۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۱ ، ۱۷:۲۶
دانشجوی کلاس اول دبستان

اندر حکایات امتحانات دانشگاه پیام نور همین چند نکته بس که :


1- امتحانات بصورت سراسری در تمام کشور و حتی از خارج کشور
2- سوالات به صورت استاندارد طراحی می شود(Euro01، Euro2،  Euro3، Euro04، Euro05,….., Euro2013)

۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۰۳
دانشجوی کلاس اول دبستان

با  شرایط کنونی حال و روز ما  اینه....!!!

۳ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۳۳
دانشجوی کلاس اول دبستان

اعتراف میکنم:

 به عنوان 1 مهندس میخواستم دیوار رو سوراخ کنم، شک داشتم که از زیر جایی که میخوام سوراخ کنم سیم برق رد شده باشه، واسه اینکه برق نگیرتم فیوز رو قطع کردم، تازه وقتی دیدم دریل کار نمیکنه کلی غصه خوردم که دریل سوخت!!

۲ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۱۰
دانشجوی کلاس اول دبستان

لولوی شیشه ها

نهمین شعر از دفتر «زندگی خواب ها» 
سهراب سپهری:
۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۱ ، ۱۶:۰۵
دانشجوی کلاس اول دبستان

 

خداوندا!
جای سوره ای به نام "عشق" در قرآنت خالیست!
که اینگونه شروع شود:
"و قسم به روزی که دلت را میشکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت...."

------------------------------
پ ن : از وبلاگ قایقی

۰ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۵۹
دانشجوی کلاس اول دبستان

 

 

تو را من “تو” کردم

وگرنه “او” هم زیادت است


پس اینقدر برایم ،شما,شما نکن...

 

 


پ.ن:همینطوری....

 

۱ نجوا موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۵۶
دانشجوی کلاس اول دبستان


اندر حکایت چششم بادامیها بسیار شنیده اید و بسیار خوانده اید
و بسیار فیلمها دیده اید
نه مثل یانگوم غذاهایشان خوشمزه و چشم نواز هستند
نه مثل بانو سوسانو زیبا و بلند قامت
نه حتی مثل دونگ ئی باهوش و نوازنده
حال بگذریم از جومونگ و پادشاه و .....
به گفته یکی از بزرگان: فیلمها دروغهای زیبا می گویند
دروغهایی که مردم دوست دارند باور کنند
اما نظر من این است
فیلمها دو بخش دارند

۱ نجوا موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۱ ، ۱۵:۴۶
دانشجوی کلاس اول دبستان